یه سوال داشتم . تازگی ها یه نفر میاد زیر پست هام و خصوصی برام کلی حرف های تیپ صادق هدایت میزنه . خیلی حس منفی بهم میده . حس میکنم یه هکر هست . یه پروفایل سیاه داره و عکس یه چشم روش هست اسمش هم night wolf بود ... حس ناامنی و این چرت و پرت ها بهم دست میده .. می خواستم ببینم اگه شما با چنین مورد هایی مواجه بشید چه می کنید .

واقعا ترجیح میدم اگه راه حلی پیدا نکردم صفحه ام رو پاک کنم و بی خیال این وبلاگ بشم

باید فاصله بگیرم از خودم ..از خودم و از وزوزهای توی سرم خسته شدم .. از لقمه های آماده ای که

فرود میاد توی مخم وسط درس خوندن و دست کاری میکنه اعصابم رو تا حدی که عصبانی ام کنه مثل یه گرگ زخمی رفتار کنم با زندگیم .

باید فاصله بگیرم و نگاهش کنم به آدمی که ساختم یا گداشتم ساخته بشه

یه مترسک تنها یا هر چیز ناشناخته دیگه . میدونم که خیلی براش کم گذاشتم خیلی

یادم باشه که موجی بی روح نباشم سوار بر پستی و بلندی های احساسات دیگران..

کاش بشه واقعا زندگی کرد

 دوست های خوبمون رو نگه داریم❤ همون هایی که میان از پشت سر میدون سمتت . دست میذارن رو چشم هات. میگن من کی ام. همون عینکی های مو فرفری جذابی که بوی قهوه ی سوخته میدن .

حتی غم پشت خنده هات رو هم میفهمن

..دنیا خیلی از این آدم ها می خواد تا جنگ ها تموم بشه .

تا توی پاییز صدای خش خش برگ بشه پناهگاه ..

https://m.soundcloud.com/radiogoli?theme=light&utm_source=a_share

ببینید که چه پادکستی پیدا کردم . رادیو گلی . صداهای موسیقی هایی که با هام هم دل میشن

What are u talking about

How dare u

How am I alive now

Our stars died

All of them

And now u wana walk in a country full of cemetery 

Who am I
I feel I'm lost
I can't look at the sun
I hate my previous thoughts
I hate who I was last week
Full of hatred, sadness,spite and heartlessness
 I had no idea about my life of this laziness that I was stuck
Now the matter is Peace
The matter is that I hate every kinda politics in this crazy world
I'm looking for an ego who is free from others pride &  prejudice . Their enmity  is none of my  business.
Really , so what does the peace mean ?!!

گاهی کار به این جا میرسه که

دلم می خواد.... ننویسم 😏

فقط مدل خودم باشم

هر چی هم این "خودم" شعاری باشه

.. خب معلومه که خودم بودن سخته

اصلا همین که میام واقعی باشم . همین که میام چشم باز کنم رو به خودم تا کشفش کنم . تا بفهمم رنگ و بوی دنیام رو

چشمم میافته به صفحه رنگی رو به روم  که پر شده از کادوهای تولد،ولنتاین ، show off طوری های جذاب خلاصه .

اون وقت تو از راه می رسی. رنگت پریده .یه قلمو دستت گرفتی. می فهمم که چه بی حوصله ای . اصلا مثل یه سیاه چاله شدی از بس که حس پوچی کردی ، از بس که دیگران رو دیدی اما خودت رو نه

. چرا همه این قدر جذابن! دوز اسکارلت ج نشون بالاست.چرا جذابیتشون این قدر براقه .

.. آره آره.ولی ببین پاییز تو هم جذابه.

تو هم تکی خب😐