چرا قبل ترها فکر می کردم بزرگ شدن بده ؟

خیلی خوبه که بزرگ بشم  در حالی که میتونم ببینم عبور از رفتارهای زننده ای که داشتم . از روی حسادت هام عبور کنم و بگذارم اونا هم برن

چشم ها رو باز می‌کنم دوباره میتونم بهتر ببینم دنیای خلاص شده از حس‌های تنگ و تاریک رو

آرزوهام مثل خودم عجیب میزنن. ولی دوسشون دارم

یکیش اینه که می‌خوام یه کافه داشته باشم یه کافه کتاب هم کنارش

مخصوص مامان بزرگ ها باشه آره 😍 دستشون رو میگیرم برای تک تکشون که خیلی گوگولی و قشنگ ترین مشتری هان. منوی کافه‌ام رو میارم براشون توضیح میدم .

بعد یه ربع یکیشون صدام میزنه. اونی که مانتوی قرمز پوشیده سفارش هاشون رو میگه و عزیزم یه لیوان آب هم برامون میاری

_حتما

میرم و صداهای پچ پچ رو از پشت سرم می‌شنوم و خنده‌هاشون رو . یه عود روشن میکنم و صدای بک گراند کافه رو بیشتر میکنم براشون

پ.ن: در حال حاضر به خاطر دندون درد نتونستم ادامه بدم .. فقط خواستم قطره ای از رویام رو این جا ثبت کنم

خیلی وقت ها که غریبه میشم با دنیا و نگاه آدم های اطرافم( با این که بهترین و گلترین آدم های روی زمین اند ) ، توی دفترچه ام مینویسم و کم کم میفهمم چم شده.

عنوان stranger در واقع خودم هستم با خودم و این دنیا که اکثر اوقات انتقاد میکنم خودمو، با چرا چرا روحم رو آزار میدم

و خیلی وقتا پستی رو که گذاشتم منو به وحشت میندازه از خودم و پاک میکنم

اینجوری ام که با دفترچه شخصی ام راحت ترم خیلی بهتر مینویسم طوری. راحت به معنی واقعی اما اینجا ... بهتره دست بکشم از انتقاد

به قول فیلم فروشنده فقط صد سال اولش سخته .. با عشق به یوگی عزیزم 💛

چرا بعضی کتابا اینقدر عاشقم می‌کنه مثل شاگرد قصاب

لنتی زیبا نمی‌خوام تمومت کنم .. دارم با برادی زندگی میکنم چه قدر صبورتر شدم از وقتی فرنسی داداش کوچیکم شده

یه کتاب خوب اونیه که اصلا آخرش برات مهم نیست ..

این هم آهنگش به پیشنهاد آقای خاکسار مترجم کتاب

دلم به شدت میخواد تمام آسمون رو تمام سکوت نیلی و ابری اش رو یه جا قورت بدم

می‌خوام هوای گرگ و میش و بارونی رو بیارم لب پنجره ی اتاقم تا حالم رو بهتر کنه

می‌خوام درمان کنم خودم رو به همین خاطر تصمیم گرفتم اعتراف کنم این جا

اعتراف میکنم که بسیار حسودم

و می‌خوام برم. دنبال خوندن چند تا کتاب و مقاله و نوشتن تا ریشه این رفتارم رو متوجه بشم

داره آزارم میده ... وقتی کسی یکی از دوستام داره از من جلو می‌زند

داره توی کارش درسش زندگیش موفق میشه .. با این که می‌دونم تمام تلاشش رو می‌کنه و

واقعا واقعا خیلی مسخره است که این وسط یه آدم بیکاری بیاد فکر کنه که چرا از من بهتره

چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خلاصه این که می‌خوام واقعا راهی رو پیدا کنم به قول حافظ 💚💚💚

حجاب راه تویی حافظ از میان برخیز

خوشا کسی که در این راه بی حجاب رود

💚💚💚💚💚💚💚

حالا که توی این یه سال دارم به یه روح پیر تبدیل می‌شم درک می‌کنم اون پستی رو که پر شده بود از... خسته ام ...های طولانی

امیدوارم بتونیم جون سالم به در ببریم از این امتحان های مجازی

قشنگ ترین درسی که امروز یاد گرفتم

Don't take it personal

به خودت نگیر... دل نبند .. دل ببند به جریانی که هست

Valse_ Evgeny Grinko

Koop koop Island Blues

خیلی دوستش دارم چون تو اوج خستگی هام همدم صبوریه

چون همیشه هست حتی وقتی حواسم بهش نیست

همیشه آروم و صبور نگام می‌کنه

رد میشه از ناله ها و فکرهام

همیشه می‌بخشه با این که می‌دونه گاهی پر میشم از سرزنش

سپاس از وجودت زیبا💚🌎🌎🌎

چرا ته قلبم هنوز کودکی هست که منزجر و متنفره از مردها ؟

چرا هنوز با وجود آن ها کنار نیومده؟

من بهش میگم عقده و کینه های جهان سومی، جایی که هنوز جنسیت زدگی هست و خیلی چیزها

خیلی عقده ها و کینه های هرچند کوچک که مهمه

نمی‌دونم کی تموم میشه این سیاهی هایی که سنگین کرده قلبم رو

تا جایی که بی آزارترین مردها رو هم سیاه و ....... می‌بینم

سیاره‌ای باشه کاش جدا شم زودتر از این آدم‌ها