?n.music

چرا نمی تونم اون هایی که آهنگ ‌های ت.لو. رو گوش میدن درک کنم.

یعنی حالم بد میشه 😔 که خواهرم گوش میده تازه همش با خودش تکرار می‌کنه زیر لب

توی باشگاهشون هم همین طوره

نمی‌دونم آیا من بی جنبه ام؟

واقعا مشکل کجاست؟ کی حل میشه این ها توی سرم؟

انگار یه کمبود خیلی خیلی شدیدی وجود داره. قشنگ حس می‌کنم نبود کلمه رو

حس می‌کنم تهی بودنی رو که داره نم نم از بین می‌بره

حالا می‌دونید شاید هیچ کسی هم درکم نکنه که وقتی خواهرم گوش میده و از تکرارش لذت می بره من توی سرم شروع می‌کنم جنگیدن با این صداها مبادا که عادی شه

واقعا باید چی کار کنم ؟

کاش می‌شد فرار کنم از این شهر 😓

 

  • teapani

تصویر

نمی‌دونم کی  پای این چالش رو باز کرد. که اگه هر آهنگی ....... خیلی کار قشنگی بود.

من دعوت نشدم ولی خودم مغزم رو دعوت کردم 🙂 که با هر آهنگی تصویرها رو ببینه.

همراه با اون نوازنده حس کنه. بشنوه صداهای خاطره های توی سرش رو. باهاش بره دنبال اون معشوقه‌ای که بهش نرسیده یا خیلی کوتاه باهاش بوده.. یا باهاش مونده

توی والس ها صدای بارون نمیاد اما می‌تونم بشنوم و بو بکشم  نم بارونی رو که اون شهر رو پر کرده بود.

خیلی تمرین خوبیه برای یه مغز شلوغ و ملتهبی که پر از سو تفاهم شده و می‌خواد همه چیز رو سیاه و سفید ببینه. آدم ها رو قضاوت می‌کنه و ازشون غولی می‌سازه

 

درست میشه همه چی 💚🍃

فیلم عزیزم: 👇Never let me go

  • teapani

city

درسته که زندگی کردن توی یه شهر اشتباهی خیلی سخته

. اما هدفون، موسیقی، یوگا، مدیتیشن و کتاب می‌تونه نجاتمون بده🌱💚

  • teapani

a little bit

 

ذکری که هر روز باید تکرار کنم

 

No body can tell you who you are

No body can tell you who you are

No body can tell you who you are

.........

  • teapani

کجایی

وقت هایی هست که حرفم رو هیچ جوره به هیچ کی نمیشه بگم.. راهش این نیست که مثل بچگی هام دیوونه بشم و عقده بشه توی دلم. 

خدایا زندگی توی یه شهر اشتباهی چه قدر سخته. ادم هایی که حرص و کینه رو توی وجودم می کارن

سواستفاده گرهایی که به اسم مبلغ و راهب  مذهبی روح و روان ادم ها رو سیاه می کنند تا جاپای خودشون رو سفت کنند و سنگین تر و سیاه تر به ادم ها سلطه کنند.

خدایا خدایا پس تو کجایی خواهش می کنم خدایا بیا پایین و بگو چه کنم بیا پایین و بگو به کجا پناه ببرم..... بارها و بارها می خواستم خودم رو از بین ببرم اما جرعتش رو ندارم. 

خدایا بیا بگو که مهربونی که اون قدر که این ها میگن بی رحم نیستی

خدایا حداقل کمکم کن

  • teapani

parents

چرا بعضی وقت ها جای بچه‌ها با والدین عوض میشه😓

  • teapani

گمشده بود

حالا که پست های قبلیم رو می‌خونم از خودم می‌ترسم که چه قدر زخمی بودم . فکر کنم کمی توی این قرنطینه ترمیم شدم و آگاه تر به ناخودآگاه مظلومی که دفن شده بود.

  • teapani

raftan

Just let it go and don't come back again

Come just let it go

Don't think about these  absurds that is eating ur mind up

Don't come back. turn to the dream

Let them go and go to their place

 

  • teapani

💫💫

خیلی عجیبه که ازخستگی و کوفتگی و خواب آلودگی زیاد خوابم نمی بره

شاید چون توی سرم کلی فکر جمع شده به هم گره خورده مثلا با هم دعوا می کنند

این وسط هم من یه قربانی ام که باید به حرف های درهم و برهم هر کدوم گوش بده

باید مواظب باشم درگیر دعواهاشون نشم چون با شناختگی که دارم به شدت خاله زنک و حسود هستن و اصلا یکی حاضر نمیشه برای خاطر اون یکی کنار بکشه

خیلی اسکل اند نمی دونم شاید هم خیلی خسته اند که تموم نمی کنند

الان حس کردم که یه کمی ازم ترسیدن

فهمیدن که حواسم بهشون هست

حس یه مامان خشمگین رو دارم که از دست بچه اش کلافه شده

 

مامان ها 💚 بهشتن خب

  • teapani

forgiveness

بخشیدن 🌌 دنبال مفهومش می رم . گذشتن . شاید معنی نزدیک تری داشته باشه . به کدوم یکی از زبون های دنیا باید توصیف کرد حس سنگینی نبخشیدن رو .. سبکی رهایی حاصل از گذشتن

 

https://t.me/mycafehouse

  • teapani

Her leaving in the morning

everything was a fairy tale

She would be a believer
Designed By Erfan Powered by Bayan